معرفی جنگلات طعییی افغانستان وطروق حفاظت آن
مـــــــقدمـــــــه:
افغانستان یک کشور کوهستانی بوده اقلیمی ونیمه استوایی دارد.جنگلات طبیعی مانند لمنح ،بجور،بلوط وغیره که ارزش صنعتی وساختمانی دارد. درنواحی جنوب شرق کشورانتشاریافته اند. جنگل های پسته،بادام کوهی به پیمانه زیاد در صفحات شمال وشمالغرب کشورانتشاریافته بوده،نسبت قطع یکسره،چرش مفرط مواشی کاهش یافته روبه زوال گذاشته اند.جنگل جنوب شرق کشورنیز به این وضع مواجه می باشد.در کشور ماجز ازیک تعداد محدودنشریه هیچ نوع آثار علمی به اوصاف بوتانیکی ومشخصات بیولوژیکی این جنگل ها را توضیح نموده.به اساس آن پلان انکشاف جنگل روی دست گرفته شده وموجود نمی باشد ازین جاست که ساحات وذخایر چوبی جنگل های کشورتقلیل یافته پروسه صحرایی شدن آن شدید گردیده است ما باید سعی نماییم تا تمام جنــــــــــــگل هـای افغانستان رااز شر دشمنان طبیعی مانند تخریب آب،خاک،قطع بی رویه درختان توسط افراد غیرمسـول ،حیوانات مضره وغیره عوامل که باعث نابودی آن میشود. محفوظ نگهداریم تا باشد که تمام کشور ما با فقر چوب ودیگرمحصولات جنگلات مواجـــــــــــــــه نشـــــــــــــود.
جنگل اجتماعی است که ساختمان و تشکیلات آن همانند جامعه انسانی می باشد.این اجتماع شامل درختان ،گیاهان،خاک ها،بته ها،آب و حیوانات است به عباره دیگر جنگل جای موجودات زنده مخصوصآ درخت بوده که رابطه با جریان زیست را برای خودو موجودات زنده دیگر مانند حیوانات فراهم می سازد.پس جنگل هنگامی تشکیل می گردد که تعداد محتویات نباتات مخصوصآ درخت آن طور زیاد باشد. که یکی بالای دیگر اثر گذاشته و از طریق آن محیط و ماحول شکل ظاهری خود را تغیردهند اینکه تغیرات ضعیف درجه حرارت،عدم وزش باد و هم چنان رطوبت زیاد هوا مشخصات عمده محیط جنگل است.بنآ درختانیکه درین نوع محیط رشد ونمو می نماید از لحاظ شکل ظاهری زیاد با درختان ساحه آزاد که فاقد این حالت اقلیمی می باشند. مثلآ درختان جنگل ساقه راست وارتفاع زیاد داشته شاخه بری خود بخودی و پربودن چوبی آنها تامین بوده تاج کوچک مخروبه داشته و هم حجم چوب با کیفیت آن زیاد تر می باشد. در زبان های عام جنگل به منطقه گفته می شودکه درختان خود تشکیل یافته و ضمنآ زیست گاه جانوران وحشی است ما باید در نظر داشته که هم منطقه پوشیده از درختان و یا درختچه نمی توانیم جنگل دانست.در یک کلیه روابط ایکولوژیکی از ساده ترین و مشکل ترین آنها بین گیاهان ،جانوران و محیط اطراف آن دارد. در حقیقت یک جنگل همیشه قادر به ارایه حیات بطور مستقل وبدون دخالت انسان می باشد.ازین رو جنگل را میتوان این طور تعریف کرد: جنگل عبارت ازسطح وسیع پوشیده از درخت ، درختچه وسایر گیاهان که همرای جانوران اشتراک زیستی biocoenoseپیشرفته ای بین عناصر تشکیل دهنده آن (گیاهان و جانوران) به وجود می آورند که تحت تاثیر عوامل محیطی قادر به ادامه حیات به طور مستقل می باشد .یک جنس اشتراکی زیستی جانوران و گیاهای تحت تاثیر عوامل محیطی (اقلیم ، زمین ،خاک و.....) .مجموعه کلی پیچیده تنظیمی راتشکیل میدهد که در زبان های علمی به آن Biogeocoenose می گویند و این مجموعه ایکولوژیک همان ایکوسیستم است کهTansley در ســــال 1937برای اولین بار پیشنهاد نمود با توجه به این موضوع میتوان گفت که جنگل یک ایکوسیستــــم است و پایه داری جنگل ها بستگی مستقیم به پایداری ایکوسیستم آنها دارد.از تذکرات فوق میتوان تعریف جنگل را به شکل زیرخلاصه نمود.
جنگل به آن نوع جمعیت درختان جنگلی گفته که درختان آنها نه تنها یکی بالای دیگر اثر اندا خته واز طریق ان نه تنها شکل ظاهری خودرا تغیر می دهد ، بلکه بالای خاک و فضا نیز تا ثیر نموده آنها را به دگرگونی های عمیق منتهی میسازد. هکذا جنگل یک پدیده اقتصادی برای استحصال چوب و هم چنین تنظیم کننده شرایط اقلیمی و محیطی (آب وهوا، خاک وغیره) نیز می باشد.
نگاهی به جنگل های طبیعی افغانستان:
فرش های درختان افغانستان به سیستم تقسیمات افقی و عمودی طبقه بندی گردیده است. فرش های که در چوکات طبقه بندی افقی گنجانیده شده اند هفت Formation 1ََartemiseta5,zygophileta,4 caligoneta,3 halophileta2 tamarixxeta , Haloxiloneta7 xiloneta6 بوده که به ترتیب در جنوب و شمال و جنوب غرب افغانستان دریافت می گردد. بارندگی مناطق متذکره کم تر از 150 ملی متر اندازه گردیده و خاک های خشک وریگی را دارا می باشد.فرش های درختی که در طبقه بندی عمودی گنجانیده شده اند سیزده طبقه در بر می گیرد این formation ها طبقات درختان جنگلی تحت تاثیر اقلیمی و شرایط مشخص ایکولوژیکی پدید آمده برای طبقه بندی آنها به گمان اغلب به رهنمود های Braun Blangaet که در آن از پرنسیپ نباتی غالب Dominant پیروی میشود. استفاده گردیده است اینکه بر پایه مطالعات عمیق ایکولوژیکی استوار نیست . برای تقسیمات بیولوژیکی فرش ها درخت و استفاده از آن برای پلان های مشخص احداث کافی پنداشته میشود. جنگل ها صنعتی و ساختمانی کشور در ولایت جنوب شرق افغانستان مخصوصآ پکتیا وکنرها انتشار یافته اند.این جنگل ها به ارتفاع 580 متر از سطح بحر که در ناحیه سواحل دریای کنر و ننگرهار که اقلیم نیمه استوایی کشور را تشکیل میدهد، آغاز یافته به ارتفاع 3300 متر از سطوح مر تفع ولایات کنر و پکتیا خاتمه می یابد . بارندگی سالانه در ناحیه نیمه استوایی مذکور بین 178 الی 320 ملی متر تثبیت گردیده. جنگل نیز تجدید میگردد تغیر یافته در کمر یند فوقا نی سالانه به طور اوسط به 960 الی ی1100 ملی متر بالغ میگردد درجه حرارت قوس نزولی داشته در منطقه اقلیم نیمه استوایی بین18,40 الی 21,20 درجه سانتی در طبقات فوقانی آن با تنزیل دو درجه بالا تر از در سه طبقه دیگر پایین آورده با تنزیل تقریبآ هر یک 5 درجه سانتی گرید کاهش یافته درسرحدات بالایی جنگل به 1,7 درجه سانتی گرید پایین می آید تغیرات اقلیمی متذکره که ناشی از وضع خاص ایکولوژیکی این ناحیه می باشد .
انواع جنگلات طبیعی افغانستان:
جنگلات مهم طبیعی افغانستان به صورت کل به انواع سوزنی برگان و پهن برگان از هم تفریق گردیده که روی اوصاف بیولوژیکی وطرز تکثیر هر کدام آن به ترتیب ذیل توضیح میشود.این جنگل ها به ارتفاعات 580 متر از سطح بحر در ناحیه سواحل دریای کنر،ننگرهار اقلیم نیمه استوایی کشور را تشکیل میدهد. آغاز یافته.به ارتفاع 3300 متر از سطح بحر روی سطوح مرتفع در ولایت کنرو پکتیا خاتمه می یابد.
الف- جنگلات پهن برگان وساحه انتشارآن:
در افغانستان یک تعداد زیاد پهن برگان وجود دارد. به شکل طبیعی ساحات وسیع را احتوا نموده اند. اینعده پهن برگان عبارت انداز بلوط،مارو،کچووزیتون که در سرحدات پایین جنگل سوزنی برگان منطقه جنگلزاری جنوب شرق کشور وسیع اند انتشار یافته اند. در خارج از منطقه جنگلزاری شرقی کشور انواع دیگر پهن برگان پسته،بادام کوهی یا بادام وحشی ،ارغوان ،سکساول ،گز وغیره نیز هستند. بطور طبیعی ساحات وسیع را احتوا نموده ویا گرفته ارزش بزرگ اقتصادی و محافظوی را دارا می باشد. علاوه برآنکه یک درختان پهن برگ دیگری مانندپشه خانه،عکاسی،گل دارسفید،بید روسی،توت،چنار،بید،سنجد که هر کدام به نوبه خود دارای ارزشهای جدا گانه اقتصادی، محافظوی و زیستی می باشند.در کشور ما به شکل طبیعی ساحه مشخص جغرافیاتی را دارا نبوده اغلبآ بطور مصنوعی تکثیر و غرس میگردد. که ازین تمام این انواع به نوبه خود دارای اهمیت فراوانی اقتصاد ی وایکولوژیکی می باشد لازم است که چند نوع آنرا به طور خلاصه مورد مطالعه قرار دهیم.
درخت بلوط Quercusbalot:این درختان ساحه وسیع را در سرحدات پایین منطقه جنگلات جنوب شرقی کشوراشغال نموده است. در ولایات کنرها وپکتیا وجود دارد.
درخت مارو Quercusdilatata: یکی از درختان بلوط بوده که در ولایت کنرها وپکتیا انتشار یافته اند.
درخت کچوQuercus semicarpifolia: این درسرحدات جنگل های همیشه سبز بلوط درولایات پکتیا وکنر ها در ارتفاعات 2000 الی 2500 از سطح بحر انتشار یافته اند.
درخت زیتونOlea ferraginea: این درخت در ولایت کنر و پکتیا ساحات وسیع را احتوا نموده اند.
درخت سکساولHaloxylon ammodendron: در کشور ما افغانستان چهار نوع سکساول یافت می شود که عبارت اند از سکساول سیاه، (Haloxylon persicum) ، سکساول سفید(Haloxylon ammodendron,) سکساول تاغ (haloxylon salicornicum) ،سکساول بامیان haloxylon) multilorum.)درختان سکساول در خاک های نمکی رشد کرده می تواند و هم چنان در خاک های خشک مقاومت دارد. این درختان سکساول در دشت لیلی ، حیرتان و در نواحی دریای آمو توافق زیست دارد.
درخت پسته pistaceae vera: این نوع درخت تقریبآ 300 سال قبل در آسیا کشف گردیده. در کشور ترکیه، ایران، هند و افغانستان از مرکز اصلی آن به شمار می رود . پسته بطور اوسط دارای ارتفاع 5 الی 6 متربوده و در ظرف 10 الی 15 سال به ثمر می رسد و پیش از 1000 سال عمر میکند.
بادام کوهیamygdales communis: این درخت در منطقه جنوب غربی و شرق افغانستان انتشار یافته در ارتفاع این درخت 4 الی 5 متر به منظور چرای مواشی از آن مورد استفاده قرار می گیرد.
درخت چار مغزgaglans regia: وطن اصلی این درخت کوه های بالکان یک عده کشور های آسیایی منجمله افغانستان می باشد این درخت از نگاه تولید چوب و میوه خود دارای ارزش فراوان اقتصادی واین در خت به عمر بیست سالگی بارور می شود .
ب- جنگلات سوزنی برگان و ساحه انتشار آن:
برای ایجاد جنگل های جدید امروز در اغلب کشور های جهان سوزنی برگان را ترجیح میدهد . این درختان با این نوع جنگل ها برتری های مزید را دارا می باشند. چوب آنها وضع کیفی بهتری داشته ودر صنایع چوب ساختمانی وسیع استعمال می گردد در انواع سوزنی برگان بطور اوسط چوب های ضخیم تر را داشته پس در حالیکه شرایط محیطی مانع رشد و انکشاف آنها نباشد توسعه می شود. در موارد جنگلکاری مصنوعی ویا احیای جنگل های طبیعی به انواع سوزنی برگان ترجیع داده شده از جمله انواع سوزنی برگان محلی درختان لمنح، سرب،نشتر،اوبخت وجلغوزه خیلی مهم بوده. ایجاب می نماید که در مورد جنگل های جدید مورد استفاده قرار گیرد. و از انواع خارجی درختان کاج سفید ، کاج سیاه و ناجو که قبلآ به کشور ما معرفی گردیده اند نیز نتیجه خوب تری داده است.در مورد ایجاد زون های سبز ، باد شکن ها وجمعیت های محافظوی مورد توجه قرار گیرند ساحه انتشار و خصوصیات بوتانیکی و طرز تکثیر آنرا مورد مطالعه قرارمیدهیم.
درخت لمنح cedrus deodara: درخت لمنح بطور طبیعی در نواحی شمال غربی همالیا،قسمت های شمالی بلوچستان و مناطق جنوب غرب افغانستان انتشار یافته اند.چوب این درخت به چوب ارچه معروف بوده این درخت در فی هکتار الی 1500 ملی متر مکعب چوب ساختمانی وچوب صنعتی را تولید می نماید
درخت سرب picea smithiana : جنگل ها سرب معمولادر تمام مناطق افغانستان ( پکتیا ،کنر ها و لغمان) انتشار یافته اند واهمیت اقتصادی بعد از لمنح در ردیف دوم قرار دارد.
درخت بجور abies spectabilis: درخت بجور یکی از درختان سوزنی برگان بوده. ساحه انتشار آن در کشور ها خیلی محدود می باشد . به طرف شمال از منطقه جنگلزاری کنر ندرتآ به سمت غربی آن پیش می رود. در لغمان سرب در سرحدات شرقی آن منتشر گردیده است. به سمت جنوب الی منطقه جاجی ولایت پکتیا پیش رفته اند . بجور یک درخت سایه پسند بوده چوب آن ارزش ساختمانی و صنعتی داشته و مورد استفاده قرار می گیرد.
درخت نشتر:pinus wallchiana: درخت نشتر یکی از انواع سوزنی برگان در مناطق جنگل زاری به نحو بهتر توافق زیست نموده است . این درخت در نواحی غرب لغمان( در دره الینگار) که همراه بلوط ، ماروو کچو جمعیت ها مخلوط را تشکیل داده است.
درخت جلغوزه. pinus gerardiana : این درخت در تمام ساحه جنگل زاری کشوریا بیشتر از محل زیست درختان لمنح انتشار یافته است . این درخت در ولایت ننگرهار وجود دارد. چوب آن در حال حاضر فاقد اهمیت ساختمانی بوده در غرب ولایت لغمان و جنوب ولایت پکتیا جمعیت خالص را تشکیل داده.
درخت کاج سفید pinus silivestris : وطن اصلی این درختان براعظم اروپا بوده که بین سال های 1330 الی 1340 به شهر کابل معرفی گردیده است. بعضی از درختان آن که در نواحی بند قرغه ، وپارک پوهنتون کابل و تپه مرنجان غرس گردیده اند. به خوبی نمو نموده نشان میدهد که به محیط کابل توافق زیست دارد . در ساحه آزاد به عمر 15 الی 20 سالگی ودر ساحه جنگل به عمر 30 الی 40 سالگی بارور گردیده .
درخت کاج سیاه. pinus nigra : کاج سیاه مانند کاج سفید از درختا ن معرفی شده در شهر کابل به طور محدود انتشار یافته است .
درخت ناجو.pinus helepensis: وطن اصلی این درخت نواحی بحیره مدیترانه ، سوریه و ترکیه بوده. بین سال های 1330 الی 1340 به شهر کابل ، قندهار، هرات ،جلال آباد وغیره معرفی گردیده در کنار چار راهی ها و برخی از پارکهای این ولایت غرس گردیده است چوب آن دارای کیفیت متوسط می باشد .
حفاظت جنگلات ومنابع طبیعی دیگر:
بعضی جنگلها با دخالت پاره ای از عوامل مخروب درمعرض تخریب کلی ویا جزئی قرار میگیرند. این عوامل ممکن است ناشی از گیاهان،جانوران ویا خود انسانها بوده اند ویا عوامل اقلیمی ویژه ای باشند ولی کلیه جنگل ها با کم وبیش شدت خطرات ناشی از اثرات مخروبه بالا را تحمل می نمایند. بنابراین شناخت و موجودیت روش مداوم آنها مهیم می باشد از این زمینه ابتدا باید به روش های حفاظتی احتیاطی مبادرت ورزید.یک جنگل سالم ونیرومند درمقابل دشمنان خود بهتر مقاومت می نماید. اقدامات ویژه معمولاَ در این جنگل ها نیز تاثیرات جالیب وتوجهی دارد. عوامل که بالای جنگل ومنابع طعیی تاثیر منفی دارند عبارت اند از.
1 : حفاظت درمقابل بعضی ازعوامل آب وهوا.
2: حفاظت درمقابل گیاهان.
3: حفاظت درمقابل جانوران.
4: حفاظت درمقابل اعمال زیان آور انسان ها .
1: حفاظت درمقابل بعضی از عوامل آب وهوا:
این حفاظت به منظور محدود ساختن اثر عوامل است که نمیتوان آنرا از بین برد. بنابر این از روش های احتیاطی کومک می گیریم.
A: حفاظت درمقابل باد های خطرناک:
به صورت مختلف ( افزایش تحرق، کاهش نیروی زیست افتادن درختان ویا شکستن آنها برروی گیاهان جنگل تاثیر می اندازند وابتدا گفته که هدف اساسی بعضی از جنگل های حفاظتی عبارت از جذب وکاهش تاثیرات باد بروی جنگل ها یا زراعت مجاورمیباشد. این حالت درمورد واحد های حفاظتی ، کوه های مرتفع ویا نزدیک سواحل ها میباشد.بعضی از جنگل ها کمتر درمقابل باد قرار می گیرند ولی با وجود که این همواره امکان مشاهده درختان باد انداخت درآنها وجود دارد. جنگلها ویا توده منظم ومتراکم که بیشتر درمقابل باد قرار گرفته وبطورناگهانی میشود. بیدون تردید از درختان با ریشه های سطحی تشکیل یافته اند لحاظا با توجه به شرایط محلی از اجراه روش های بریش های تدریجی میتوان صرف نظر کرد.
B: حفاظت درمقابل خشکی تابستان:
واضح است که مبازه معثیر به عملیه نتایج حاصل از تابستان های بسیار خشک غیر ممکن میباشد. دربعضی از خاک های قابل نفوز خشکی تابستان را کم وبیش میتوان به نگهداری تاج وپوشش کافی به منظور محدود کردن تبخیر با احتراز سخت شدن ناگهانی خاک درسطح وسیع ( جنگل زار های وسیع محوطه های کوچک) کاهش داده.
C: حفاظت درمقابل یخبندان های زود راس ودیر راس:
یخبندان های بهاری ویا خزانی به ویژه یخبندانهای بهاری در بعضی از مناطق خسارات زیادی به نهال های جوان وارد میسازد ( بلوط کوهی ، بلوط پالک دار، راش) حفاظت موثیر به نهوه انجام بریش های زار آور مربوط میگردد به این ترتیب که به هنگام بریش های مزبور محافظوی از درختان بزرگ دربالای نهال ها ونگهداری می کنند. درمورد نمونه های وارده به هنگام غنی کردن تا زمانیکه جوانه های انتهایه در خارج از منطقه یخبندان های معمولی قرار نگرفته اند یا بر نگهداری پناه گاه ها ادامه داده یخبندان های معمولی بالاتر از 1 – 2 متر خطر خاک محسوس ندارند. بطور کلی درنظر گرفته مسعله حفاظت درهنگام بریش های زار آور وپناهی ضرورت میباشد.
2: حفاظت جنگل درمقابل گیاهان:
A: حفاظت درمقابل رقابت های زیست
این رقاب درابتدا عبارت از مبارزه برای زیست میباشد که دربین خود درختان حکم فرما است. رقابت زیست به یک انتخاب طعیی منجر میگردد که ممکن است انتظارات ممالک متناسب نباشد. درنتیجه هدف از آزاد کردن بناهای عملیات پاک کردن وروشن کردن عبارت از هدایت انتخاب طعیی وحتی جای گزین که کامل آب یا یک گذین مصنوی خواهد بود. بنابر این نقش حفاظت عملیاتی اصلاح پلان ودرمقابل این حالت از رقابت زیستی بسیار اساس میباشد.
3: حفاظت جنگل درمقابل جانوران:
A: حفاظت درمقابل جانوران شکاری:
خرگوش که زیان آور ترین جانوران شکاری به شمار میرود این جانوران تقریباَ نوجست های نهالها بذری با نهال های وارد را از بین میبرد گوزن حیوان دیگر است که شاخه های جوان را گاهی تا ارتفاع قابل ملاحظه میخورد این جانوران بعضی از گونه های وارده را که تغیر مطلوب درلست غذائی یکنواخت آنها بوجود می آورند بطور محسوس ترجیه می دهند.
B: حفاظت درمقابل چرای جانوران اهلی درجنگل:
دربعضی ازمناطق ورود دام به جنگل مسائل را مطرح میسازد که برای آینده جنگل ها بسیار خطر ناک میباشد حفظ جنگلهای مدیترانوی هستند که چراه مفرد که دام ها را تحمل می کنند چراه بی رویه همواره مزیر است بطور کلی هر دام درجستجو علف و همچنین شاخه های جوان چوبی یعنی نسبت به نها ل ها میباشد بنابر این خسارات وارده به ویژه درتوده های که درمرحله وارد آوری یا سبز بهخ جوانی بسر میبرند بسیار خطرناک است علاوه بر آن پای کوبی زیاد دام ها شاخه را بخوبی فشرده وسخت میسازد که خاک بزودی جذب آب باران را از دست می دهند بلاخره چرای دام اغلب خطرات ناشی از اعمال چوپان را نیز مانند آتش سوزی عمده به منظور بدست آوردن جست های جوان وعلوفه جدید وقطعه شاخه ها در درختان سروپا شامل میگردد ولی مسعله از نقطه نظر مطالیب بالا عمومیت ندارد برعکس چراه گاه جنگل میتواند از فوائید غیر قابل اینکار برخوردار باشد اولاَ از هنگم که پایه های جوان به ارتفاع غیر قابل استفاده برای دام ها رسیدند ترس واز تخریب نها ها ونوجست های جوان ازبین میروند ثانیاَ درجنگلات متعدد که خطر آتش سوزی آنها تهدید میکند چرای دام روش بسیار جالیب توجهی درمحدود کردن باکاهش پوشش زنده درختچه یا درختچه بوته ای بشمار میروند بلاخره درآمد های اساسی بعضی از مردمان فقیر از طریق پرورش وسیع دام به عبارت دیگر از طریق چرای دام درجنگل حاصل میگردند این حالت اجتماعی چراه گاه دربعضی از شرایط حالت تعین کننده بشمار میرود درنتیجه میتوان گفت که چراه دام درجنگل فوائید و مضیرات دارد بنابر این برای اداره چراه گاه فوائید را باید وضع کرد تا مضیرات آن به حد اقل ممکن برسد این فوائید به چهار سوال پاسخ گو باشد.
1: چگونه؟ طعییت با سرشت دام ها مقاوم هستند: بدین ترتیب که بز زیان آور تر از گوسفندان وگاون ها زیان آور تر از اسپ وقاطرمیباشد.
2: کی؟ که فصل چراه اهمیت قابل ملاحظه درخسارات وارد میباشد.
3: کجا؟ ورود دامها بعضی از قسمت های جنگل( توده های جوان توده های در حال زاد آوری ،شیب های تند) مطلقاَ ممنوع میباشد سایر نقاط جنگل اصطلاحاَ قابل دفاع نامیده میشود.
4: چقدر؟ یک دام دار هرگز 30 راس گاو را در مرتفع به مساحت یک هکتار نگهداری نمی کند هرمساحتی در مرتفع ظرفیت محدود داشته وهنگام که تعداد دام بیشتر از ظرفیت آن گردد سپس از یک یا چندین فصل چراه سیر قهقرایه آغاز وارزش مرتفع از بین میروند.
۵: حفاظت درمقابل اعمال زیان آور انسان: انسان وسایر با رویش های متعدد تخریبی ویا تضعیفی یک جنگل را در اختیار دارد. آتش سوزی یکی از این روش ها بشمار میرود واضح است که اداره نامناسب جنگل دریک مدت طولانی یا کوتاه بیدون تردید کیفیت آنرا بطور محسوس کاهش میدهند ولی با توجه با آشنایه خاننده موضوع تصور میرود که تشریح آن در این مبحث بی فائیده باشد. بنابر این فقط بار آوری می نمایند که وجود وقواعد دقیق وقابل فهم ضرورت درمقابل تبدیل غیر منطقی جنگل ها به زراعت نیز میتوان ه پیش بینی های حفاظت مبادرت ورزید بلکه احتیاط های که منظور کاهش خسارات ناشی از انسان درجنگل باید درنظر گرفته شود بطور مستقیم وغیر مستقیم بررس قرار گرفته اند بنابر این بار آوری سریع آنها کافی خواهد بود.
A: حفاظت درمقابل خسارات ناشی از تخلیه چوپ
درمناطق جلگه ای تخلیه چوپ بعضی از درختان سرپارا زخمی نماید ولی به ویژه به هنگام بریش ها ی زاد آوری است که خسارات ناشی از تخلیه چوپ خطرناک میباشد این مسعله درزمینه دومین بریش های دانه زار منظم ممورد بررسی قرار گرفته است درمناطق کوهستانی هدایت درمثیر بزرگترین شیب ممکن خسارات قابل ملاحظه به توده سرپاه وارد کند بنابر این هدایت باید با رعایت قواعد لازم انجام گیرد درکلیه حالات سیع میشود که هر بریش مثیر انحصاری برای تخلیه داشته باشد.
B: حفاظت درمقابل خسارات ناشی از توریسم
قبلاََ در فرصتی مناسب گفته شده که درحالت کلی جنگل بعد از شهر نشینان وتوریست را میتواند بخود را دهد این گرایش به جنگل نباید مایوس کننده باشد زیرا برعکس جنگل ها بیشتر موارد بازدید قرار میگیرند درجهت پاسخ گوئی به نیاز مردم از تجهیزات کامل نیز برخوردارباشند علاوه برآن آیا این موضوع وسیله موثر برای جلب توجه مردم به مسائیل جنگلی نیست متسفانه تجهیزات که مورد بررسی قرار گرفت قادر به حذف ضایعات وخسارات ناشی از توریسم نمیباشد بنابر این باید به آموزش توریست همت گماشت تا لزوم رعایت بعضی از مقررات را درک نماید ودرهر فرصت مناسب چند نکته مناسب اساسی زیرا باید به افراد که برای گردش به جنگل می آیند گوشزد کرد.
-گردش که درآن خارج از مثیر راه ها وجاده ها برای خاک ونهال های حاصل از بذر خطر ناک میباشد.
-تخریب ناشی از تکرار قطعه اعضای درختان کوچک بوسیله صد ها هزار گردیش کننده درطول سال خواهد بود.
-خسارات ناشی از آتش سوزی ها آتش افروختن ساده وخاموش کردن آن همواره بسیار مشکل است.
-تذکر مسائیل بسیار کلی درمورد زنده گی یک درخت یا یک جنگل.
-بحث اجمالی درزمینه نقش جنگل دراقتصاد کشور.
در این فرصت باید از کوشش ها ی که دربوجود آوردن تجهیزات بکار رفته جنگل به یک جنگل تفریحی تبدیل گردد نیز باید سخن گفت نقشه ها ،درختان قابل توجهی ،روش سازگار یافته وغیره میاشد